لیبی: کدام اهداف؟ چرا اقدام نظامی؟
گفتگو با علی جوادی

یک دنیای بهتر: دول غربی اقدام نظامی خود در لیبی را اساسا در زرورق "اقدام بشر دوستانه" می پیچند. اهداف واقعی دول غربی از این عملیات چیست؟

علی جوادی: ببینید عظیم ترین ماشین نظامی تاریخ معاصر را برای انجام "اقدامات بشر دوستانه" ایجاد نکرده اند. این اراجیف و تبلیغات عوامفریبانه را از هیچ کس نباید پذیرفت. این ماشینی است که بزرگترین قتل عامها و کشتار را در تاریخ بشر انجام داده است. برای یک لحظه تاریخ هیروشیما و ناکازاکی را بیاد بیاورید٬ کشتار مردم در ویتنام و عراق را بخاطر بیاورید٬ مضحک بودن این تبلیغات و تلاشهای کودنانه احتیاج بیشتری به کنکاش ندارد. این ماشین نظامی برای تامین و تحکیم هژمونی و موقعیت دول سرمایه داری غرب در جهان کنونی و تلاطمات آن و نه انجام "اقدامات بشر دوستانه" ایجاد شده است. کارنامه و تاریخ تاکنونی اش به روشنی گواه عملکرد و اهداف واقعی آن است .

در دو سوی این کشمکش دو نیروی تروریستی٬ ارتجاعی و ضد بشری قرار دارند. در یک طرف یک ماشین عظیم آدمکشی و ارعاب و تروریسم دولتی و قلدری بین المللی قرار دارد که بزرگترین قتل عام های تاریخ را انجام داده است. نیرویی که مدرسه و بیمارستان و خانه و کارخانه را بر سر ساکنانش تخریب میکند٬ بمباران و با خاک یکسان میکند. میکشد. قتل عام میکند. نابود میکند. ناتو بزرگترین اهرم نظامی این اردوی تروریسم دولتی است. عملیات نظامی این جریان در لیبی تلاشی "انساندوستانه" و یا "نجات دهنده" و "خیرخواهانه" نیست. جزیی از سیاست و استراتژی عمومی این نیرو در قبال تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا است .

در طرف دیگر دولت جنایتکار قذافی قرار دارد. دولتی که ترور میکند. شکنجه و زندانی میکند. اعدام میکند. قتل عام میکند. محروم و بی حقوق میکند. چپاول میکند. و یک سازمان کشتار و جنایت و محرومیت و چپاول و استثمار وحشیانه را شکل داده است. جامعه ای را شکل داده است که مردم فاقد کوچکترین حقوق سیاسی و مدنی و آزادیها هستند. فقیر و گرسنه اند. کارگر بودن معادل فقیر و محروم و نابرابر بودن است. رژیمی است که در مقابل اولین موج خیزش توده های مردم وعده راه انداختن "حمام خون" و "کشتار خانه به خانه" داده است.
 
هر دو نیروی این کشمکش در پی اهداف ارتجاعی و ضد انسانی خود هستند. کمتر کسی تردیدی در نقش و اهداف جنایتکارانه رژیم قذافی دارد. اگر توهم و ابهامی هست در زمینه نقش و اهداف دول سرمایه داری غرب در این کشمکش است. رژیم قذافی برای بقای حکومت استثمار و توحش خود بی رحمانه میکشد. در مقابله با اولین اعتراض مردم بپاخواسته تمامی سلاحهای خونین خود را بکار گرفته است. طرف دیگر نیز به "بهانه" دفاع از مردم زیر ضرب ارتش جنایتکار قذافی سیاست "منطقه پرواز ممنوع" را بر لیبی با مجوز شورای امنیت سازمان ملل اعمال کرده است. و با جنگندهای خود از آسمان و دریا مواضع طرف مقابل را میکوبد .

یک رکن تلاش ما در قبال این کشمکش جدا کردن تبلیغات نظامی و ظاهر سازیها از اهداف واقعی طرفین کشمکش است. بیرون کشیدن حقیقت از زیر خرواری از دروغ و ریاکاری کار جنبش کمونیسم کارگری است. ذره ای "اقدام خیرخواهانه" و "انساندوستانه" در پس اقدام نظامی دول غربی و ناتو در لیبی موجود نیست. ذره ای حقانیت در مقابله رژیم قذافی با ماشین نظامی ناتو وجود ندارد.  

هدف دول سرمایه داری غرب و ناتو از این مجموعه عملیات نظامی تامین موقعیت هژمونیک و سیاسی این نیروها در تحولات سیاسی لیبی و آینده لیبی پس از قذافی است. هدف مشروعیت بخشیدن به نقش و جایگاه سازمان نظامی ناتو در دنیای پس از جنگ سرد است. هدف توجیه ضرورت وجودی این ماشین عظیم میلیتاریستی و جنگی است. هدف شستشوی لکه های خونین بر این ابزار آدمکشی در اذهان مردم در خاورمیانه و جهان است.

یک دنیای بهتر: اما دول غربی مدعی اند که این اقدام اساسا پاسخی به درخواست و فراخوان "مردم لیبی" و جلوگیری از "قتل عام" این مردم توسط ارتش قذافی صورت گرفته است؟ دارای "مشروعیت" و "مهر" سازمان ملل است.
 
علی جوادی: اینکه قذافی وعده "قتل عام" مردم بنغازی را داده بود واقعیتی انکار ناپذیر است. اما این واقعیت مبنای واقعی اقدام نظامی این حکومتها و ناتو در لیبی نیست٬ بهانه چنین اقدامی است. تاکنون مردم بسیاری در گوشه و کنار جهان در اسارت دولتهای استبدادی و آدمکش به اسارت گرفته شده اند. جنگهای داخلی و قتل عام در رواندا یک نمونه کوچک است. صدها هزار نفر در یک نسل کشی قومی جان خود را از دست دادند. اما این نیروها حتی حاضر نشدند این جنایت عظیم تاریخی را محکوم کنند. دو میلیون نفر مردم غزه توسط دولت اسرائیل چند سالی است که به اسارت گرفته شده اند و هر از گاهی بمباران شده و به خاک و خون کشیده میشوند. آیا شاهد اقدامی علیه دولت اسرائیل توسط این نیروها بوده ایم؟ سازمان ملل تاکنون دهها و دهها قطعنامه علیه دولت اسرائیل و جنایتکاری اش صادر کرده است٬ آیا تاکنون شاهد اقدامی توسط این نیروها علیه دولت اسرائیل بوده ایم؟ و شاید باید خوشحال بود که جهان کنونی پر از دو رویی و ریاکاری و عوامفریبی است. در غیر اینصورت شاید هر روز باید شاهد عملیات نظامی این نیروها در گوشه ای از جهان باشیم .

بر خلاف تبلیغات و تصورات ارائه شده توسط رسانه های غربی٬ مردم لیبی "دعوتنامه" اقدام نظامی برای دول غربی و ناتو صادر نکردند. این سیاست و استراتژی یک جنبش و نیروی معین سیاسی است. اتکاء به اقدام نظامی دول غربی در قبال رژیم قذافی سیاست و استراتژی ناسیونالیسم پرو غربی در این جامعه است. مسلما وضعیت مخاطره آمیز مردمی که ارتش قذافی وعده کشتار "خانه به خانه" آنها را داده بود به این سیاست ابعادی بعضا توده ای در لیبی بخشیده است. اما ارائه تصویری که گویا همه جامعه لیبی و مردم بپاخواسته دارای چنین خواست و سیاستی هستند٬ بخشی از تلاش سیاسی برای توجیه اقدام نظامی در لیبی است. نباید سیاست جریانات راست و ارتجاعی پرو غربی را به حساب توده های مردم گذاشت.
 
مساله این است که جنایتکاری حکومت قذافی بیشترین بهانه و تاکید میکنم بهانه را برای دخالت نظامی دول غربی در کشمکشهای لیبی فراهم کرده است. این بهانه و پروپاگاند جنگی را باید از این جریانات گرفت. اهداف واقعی آمریکا و ناتو همان است که تاکنون بوده است. "مهر" شورای امنیت سازمان ملل فاقد کوچکترین مشروعیت سیاسی برای ماست. این شورا مجمع اعمال اراده و پیشبرد هیچ سیاست مترقی و انساندوستانه ای نیست. یک ابزار سیاسی قدرتهای بزرگ جهانی و مشخصا آمریکا و متحدینش است. مخالفین را با سیاست ارعاب و تطمیع و پیچاندن مچ دست خنثی میکنند. قطعنامه سازمان ملل چنین جایگاهی دارد. آیا جهان فراموش کرده است چگونه سازمان ملل مجور کشتار و قتل عام در عراق را صادر کرد؟

یک دنیای بهتر: برخی معتقدند که اقدام نظامی دول غربی اساسا بخاطر مطامع اقتصادی و مشخصا نفت لیبی و همچنین موقعیت سوق الجیشی لیبی در شمال آفریقا صورت گرفته است. برخی دیگر معتقدند این اقدام نظامی در عین حال تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر بحران مزمن جهان سرمایه داری کنونی است. پاسخ شما چیست؟

علی جوادی: اینکه دول سرمایه داری چشمداشت اقتصادی داشته باشند یک مساله واقعی است. در عراق کمپانی های آمریکایی و مشخصا هالیبرتون بیشترین قرار دادهای ساختمانی و راه سازی و نوسازی و نفتی را در کنترل خود قرار داد. اما این مساله عامل اصلی اقدام نظامی این نیروها در لیبی نیست. میتواند یک نتیجه فرعی این سیاست باشد. بهر حال نفت را حتی زمانیکه در کنترل حکومت قذافی باشد باید در بازار بین المللی بفروش برسانند. قیمت این کالا هم مثل هر کالای دیگری بر مبنای میزان عرضه و تقاضا در بازار تعیین میشود. بعلاوه حکومت لیبی به تنهایی اهرم تعیین کننده ای برای تغییر معادله عرضه و تقاضا در بازار بین المللی ندارد.

بحران اقتصادی جهان سرمایه داری را نمیتوان با چنین عملیاتی رفع و رجوع کرد. راه حل بحران اقتصادی در بالابردن نرخ استثمار٬ اعمال سیاست ریاضت کشی اقتصادی٬ حذف خدمات اجتماعی و کلا بالابردن نرخ سود آوری سرمایه در چنین شرایطی است. این راه حل ها اساسا مستلزم تهاجم به کارگر و مردم زحمتکش در خود این جوامع است. اقدام نظامی در این ابعاد محدود نه تنها نجات دهنده نیست٬ بلکه بیشتر "هزینه ای" است که برای پیشبرد اهداف سیاسی این نیروها باید پرداخت شود. حکومت قذافی در اندازه و قامتی نیست که بتواند مجرایی برای خروج بحران عظیم سرمایه داری از این وضعیت شود.
 
یک دنیای بهتر: در مقابل صفی مدعی است که این اقدام اساسا برای عقیم کردن و مقابله با "انقلاب لیبی" صورت گرفته است؟ تبیین شما از این ارزیابی چیست؟

علی جوادی: این جریانات گوشه ای از حقیقت و نه الزاما تمام حقیقت را بیان میکنند. مقابله با آنچه که بعضی "انقلاب لیبی" نام نهاده اند٬ یک رکن سیاست امپریالیستی در این جوامع است. اما مساله این است که اقدام نظامی و یا جنگ علیه حکومت قذافی یک اقدام بدون زمینه و پیشینه سیاسی نبوده است. این جریانات پیش از اقدام نظامی و همچنین پس از اقدام نظامی هم در حال تلاش برای عقیم کردن "انقلاب" و مقابله با اراده و عزم توده های بپاخواسته مردم در این جوامع هستند و خواهند بود. ببینید گفته شده است که جنگ ادامه سیاست است. واقعیتی است. نمیتوان جنگ را ابزاری برای مقابله با "انقلاب لیبی" ارزیابی کرد و سیاست پیش از آن را از این قاعده عمومی مستثنی کرد. به این اعتبار چنین فورمولبندیهایی کلیت واقعیت تلاش ضد انقلابی این نیروها را محدود به اقدام نظامی میکند که یک ارزیابی نادقیق است .

یک دنیای بهتر: موضع حزب در قبال این اقدام نظامی و مساله "منطقه پرواز ممنوعه" چیست؟ آیا نباید کل این دخالت نظامی را محکوم کرد؟

علی جوادی: مواضع رسمی حزب اتحاد کمونیسم کارگری در اطلاعیه حزب به روشنی و با دقت توضیح داده شده است و من در اینجا خوانندگان را به مطالعه دقیق این اطلاعیه رجوع میدهم. قبل از آنکه توضیح دهم که ما چه سلسله اقداماتی را محکوم میکنیم و چه اقداماتی را محکوم نمیکنیم اجازه دهید جوهر سیاستمان را روشن کنم. حزب اتحاد کمونیسم کارگری هیچگونه همسویی با حکومت مرتجع و آدمکش حکومت قذافی و همچنین اردوی تروریستی و میلیتاریستی آمریکا و ناتو ندارد. ما همانطور که در ایران برای سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی تلاش میکنیم در عین حال برای درهم شکستن سیاست قلدری و میلیتاریستی آمریکا و متحدینش تلاش میکنیم. در قبال تحولات لیبی هم چنین استراتژی عمومی را دنبال میکنیم. ما در کنار مردم آزادیخواه و برابری طلب این جوامع که برای آزادی و برابری و رفاه مبارزه میکنند٬ قرار داریم.
 
جنگ آمریکا و ناتو علیه ارتش و حکومت لیبی را نمیتوان محکوم کرد. اما نمایش ارعاب و آدمکشی و را میتوان و باید محکوم کرد. قلدری و میلیتاریسم و لشگر کشی علیه مردم غیر نظامی را از هر سو باید محکوم کرد. "ما هرنوع حمله نيروهاى آمريکا و موئتلفينش به مردم غير نظامى ليبى و تخريب شهرها و روستاها و زيرساختها و وسائل مادى زندگى شان را محکوم ميکنيم. ما هرنوع بند و بست و تلاش آمريکا و دولتهاى غربى و حکومتهاى مرتجع عربى را براى حقنه کردن يک دارو دسته ديگر بر مردم ليبى محکوم ميکنيم." ما تحریم اقتصادی علیه مردم هر گوشه ای از لیبی را قویا محکوم میکنیم. ما حقنه کردن حکومت دست پخت دول غرب به مردم لیبی را محکوم میکنیم. اما اعمال سیاست "منطقه پرواز ممنوع" علیه ارتش لیبی الزاما با مخالفتی از جانب ما٬ بمثابه یک نیروی خواهان سرنگونی انقلابی حکومت قذافی و در هم شکستن سیاست میلیتاریستی آمریکا و ناتو٬ مواجه نخواهد شد. سیاست ما در مقابل و ضدیت با هر دو سوی این کشمکش قرار دارد. یک سیاست آزادیخواهانه و مستقل کمونیستی است.
 
یک دنیای بهتر: چه تفاوتی میان سیاست دول غربی در قبال لیبی و مصر وجود دارد؟

علی جوادی: تفاوت ماهوی ای در میان نیست. یک استراتژی واحد را دنبال میکنند. مساله اما بر سر اهرم و چگونگی دخالتگری در صحنه سیاسی این جوامع است. در مصر آمریکا و دول غربی یک اهرم اساسی و تعیین کننده برای دخالتگری و شکل دادن به تحولات سیاسی در اختیار داشتند٬ ارتش مصر! ارتش را "برادر" و "قهرمان" مردم اعلام کردند. در پروسه خیزش توده های مردم در مصر توانستند این نیرو را در درجه اول از گزند اعتراضات مردم مصون بدارند و در دور دوم تحولات عملا این نیرو بود که اختیار جامعه را در دست گرفت. حکومت "موقت" و "انتقالی" را شکل داد و سیاست بازگرداندن "نظم و آرامش" و در حقیقت خفه کردن مردم بپاخواسته را در دستور خود قرار داد. در لیبی دارای چنین اهرم و شرایطی نبودند. ارتش لیبی هم بدون حکومت قذافی یک نیروی قابل اتکاء نبود. بعلاوه سیر اعتراضات به سرعت به تقابل و رو در رویی مردم و ارتش لیبی انجامید. پس از پیروزیهای اولیه جریانات اپوزیسیون و مردم بپاخواسته٬ حکومت لیبی یک تهاجم همه جانبه را در دستور قرار داد. محاصره شدن مردم در بنغازی زمینه دخالتگری نظامی را برای این جریان فراهم کرد. و این واقعیت گویی یک مائده آسمانی برای این نیروها بود.
 
یک دنیای بهتر: پی آمدهای آتی این دخالت نظامی را کدام می بینید؟ آیا این اقدام پیش در آمد جنگ و لشگر کشی علیه دولت قذافی است؟ آیا این اقدام به دخالتهای نظامی دول غربی در سایر جوامع بپاخواسته منجر خواهد شد؟

علی جوادی: اعمال سیاست "منطقه پرواز ممنوع" میتواند به جنگ و اقدام نظامی همه جانبه منجر شود٬ میتواند هم نشود. هر دو حالت به درجات متفاوتی محتملند. چنین سیاستی در یوگسلاوی منجر به جنگ و لشگر کشی نشد٬ در عراق شد. هیچ شقی را تماما نمیتوان رد کرد.
 
اما شخصا فکر میکنم که آمریکا و ناتو در موقعیتی نیستند که بتوانند منابع نظامی یک لشگر کشی نظامی را در این شرایط تامین کنند. نه امکان نظامی آن را دارند و نه موقعیت سیاسی آن را. هم اکنون در عراق و افغانستان دارای حضور نظامی گسترده اند. بعلاوه لیبی کلا چنین جایگاهی در کل سیاست جهانی این نیرو در شرایط کنونی ندارد. فاز بعدی چنین سیاستی میتواند مساله تامین اسلحه و لجستیک برای نیروهای اپوزیسیون در لیبی باشد. لشگر کشی نظامی و جنگ تمام عیار کمتر محتمل است.
 
آیا این اقدام به دخالتگری نظامی و اقدامی از این جنس در سایر این جوامع منجر خواهد شد؟ تردیدی نیست که جریانات پرو غربی در صفوف اپوزیسیون برخی از این جوامع بطور مثال سوریه شاید به چنین مواضعی متوسل شوند. اما بنظرم چنین امری بعید است عملی شود. فضای سیاسی این جوامع و اوضاع بین المللی کمتر چنین فرجه و امکانی به این جریانات نخواهد داد.
 
یک دنیای بهتر: چه نقدی به موضع حزب موسوم به "کمونیست کارگری" و "حکمتیست" دارید؟

علی جوادی: موضع حزب موسوم به "کمونیست کارگری" را میتوان یک موضع پرو آمریکایی ارزیابی کرد. این حزب در اطلاعیه رسمی اش در این باره نه تنها کوچکترین نقدی به سیاست و اهداف این دول سرمایه داری غرب در این ارتباط نکرده است بلکه با وقاحت خاصی عملا به تکرار "اهداف انساندوستانه" این اقدام در لیبی پرداخته است. بعلاوه قطعنامه سازمان ملل را هم کاملا توجیه کرده و کوچکترین نقدی به این قطعنامه ندارد. بدتر٬ اقدام نظامی در لیبی را نتیجه و محصول "پیشروی" انقلاب در لیبی دانسته و عملا آن را مشروع قلمداد کرده است. تنها جمله انتقادی این جریان در این ارتباط این است که گفته اند: "روشن است که دولتهای غرب از این حمله اهداف و منافع ویژه خود را دنبال میکنند". این تمام نقد و افشاگری این جریان نئو راست در قبال این تحول است. و این سیاستی برای التماس عاجزانه در قبال اردوی تروریسم دولتی است. اتخاذ چنین سیاستی از نیرویی که حزب "اکس مسلم" را براه انداخت٬ دور از انتظار نیست. از جریانی که سرافکنده به صف تظاهرات جریانات راست و سلطنت طلب می پیوندد٬ انتظار دیگری نمی رود. این جریان در جنگ اسرائیل و حماس در غزه موضعی تماما پرو اسرائیل داشت٬ در این ماجرا هم موضع عموما پرو آمریکایی دارد. این جریانی است که رهبری اش زمانی که احتمال حمله نظامی آمریکا به رژیم اسلامی در زمان جورج بوش بالا گرفته بود رسما اعلام کرد که جنگ این دو جریان در عین حال میتواند "فرصتی" برای این جریان فراهم کند. در جنگ اسرائیل و حماس در غزه٬ عملا هر گونه حس انساندوستی برای مردم غیر نظامی فلسطین را به سخره گرفته بود و از آن به عنوان "اومانیسم تان گل کرده است" محکوم میکرد. اما اکنون از اقدام "انساندوستانه" این دول سرمایه داری صحبت میکند. شرم آور است اما تعجب آور نیست .

در طرف دیگر موضع حزب موسوم به "حکمتیست" قرار دارد. این جریان نیز مانند جریانات توده ایستی و اکثریتی موضعی عموما "ضد امپریالیستی" دارد. موضعشان در قبال اوضاع لیبی در امتداد سایر مواضعشان در قبال سایر تخاصمات بین المللی است. موضع این جریان یک موضع از جنس مواضع چپ سنتی در تحولات است. در قبال جنگهای آمریکا اساسا به محکومیت طرف "آمریکایی" جنگ می پردازند. دارای موضع سومی در قبال هر دو سوی این جنگهای ارتجاعی نیستند. در جنگ آمریکا در عراق در بحبوبه جنایت آمریکا و صدام حسین٬ در امتداد سیاست "ضد امپریالیستی شان" شعار سرنگونی حکومت صدام حسین را برای مدتی از دستورشان کنار گذاشتند. در جنگ اسرائیل و حزب الله در لبنان هم موضع مشابهی اتخاذ کردند٬ نقد چندانی به نقش و عملکرد ارتجاع اسلامی در این درگیریها نداشتند. در لیبی در قبال جنایات و کشتار ارتش قذافی علیه مردم سیاستی غیر از محکوم کردن و رها کردن مردم به زیر دست و بال ماشین جنایت قذافی ندارند.
 
یک دنیای بهتر: ویژگی ها و تفاوت موضع حزب اتحاد کمونیسم کارگری در قبال این تحولات با سایر جریانات غیر کمونیستی – غیر کارگری کدام است؟

علی جوادی: ویژگی حزب اتحاد کمونیسم کارگری از یک طرف در ضدیت آن در تقابل با هر دو سوی این تخاصم است و از سوی دیگر بر آینده پس از قذافی استوار شده است. حزب ما همانطور که بارها تاکید شده است هیچگونه همسویی با هیچکدام از طرفین این تخاصم ندارد. ما در کنار طبقه کارگر و مردم آزادیخواه در این جوامع برای یک آینده بهتر٬ برای آزادی و برابری و حکومت کارگری مبارزه میکنیم. ما از اینکه دشمنان طبقه کارگر و مردم آزادیخواه به جنگ یکدیگر رفته اند٬ برآشفته نمیشویم. ما دشمنی این جریانات را به دوستی آنها ترجیح میدهیم. مساله ما پیشبرد امر انقلاب کارگری در هر شرایطی است. ما سیاست استراتژیک و مستقل خودمان را دنبال میکنیم. همانطور که اطلاعیه حزب ذکر کرده است:  ما هرنوع بند و بست و تلاش آمريکا و دولتهاى غربى و حکومتهاى مرتجع عربى را براى حقنه کردن يک دارو دسته ديگر بر مردم ليبى محکوم ميکنيم. از نقطه نظر ما مساله اساسی بر سر دولتى است که بعد از قذافى سر کار مى آيد. از نظر ما اين دولت بايد آزادى و امکان عملى دخالت مردم ليبى در تعيين نظام سياسى اين کشور را تضمين کند. دولت قذافی سقوط خواهد کرد. مساله این است که این مردم چه سرنوشت و موقعیتی در فردای این تغییر و تحولات خواهند داشت. *